دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
نگاهی به روند جهانی جنبش زنان و موقعیت زن در جمهوری اسلامی ایران
در اولین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در سال 1945 در سانفرانسیسکو برگزار شد، زنان شرکت کننده خواستار توجه ویژه این سازمان به مسائل زنان جهان شدند و در پی این حرکت، اولین هسته سازماندهی شده در رابطه با زنان جهان تحت عنوان «کمیسیون مقام زن» به عنوان کمیسیون فرعی تحت نظر کمیسیون «حقوق بشر» فعالیت خود را آغاز نمود.
واژههایی از قبیل «مقام زن» و «حقوق بشر» ترنّمی خوش آهنگ داشت لکن اینک که این ندا از سا 1945 به مدت بیش از 50 سال در دنیا طنین افکنده، آثار ناخوشایند آن در حرکتها و تشکلهای ایجاد شده در دنیا بخوبی بچشم میخورد. آنچنانکه سردمداران نهضتهای آزادی زنان در جهان غرب را نیز حیرت زده و انگشت بدهان وادار نموده تا زبان به اعتراف بگشایند و بگویند:
«ممکن است زنان امروزه به آزادی و برابری رسیده باشند ولیکن هیچگاه به این فلاکت و بدبختی نبودهاند».
بررسیهای دهه گذشته نشان میدهد که تنها مسبب این رنج و بدبختی، حاکمیت واژهای دروغین به نام «برابری» است. زنان غرب در واقع برده آزادی خود شدهاند. آنها توسط حلقه آزادی محاصره گشتهاند در حالیکه حلقه زندگی را از دست دادهاند. آنها کنترل زاد و ولد را بدست گرفتهاند اما به چه قیمت؟ به قیمت نابودی آن ...
موناشارن، نویسنده امریکایی در مقالهای تحت عنوان «اشتباه فمینیستها» مینویسد:
«آزادی زنان برای ما افزایش درآمد، سیگار ویژه زنان، حق انتخاب برای تنها زیستن و تشکیل خانواده یک نفره، ایجاد مراکز بحران تجاوز، اعتبارات فردی، عشق آزاد و زنان متخصص بیماریهای زنان را به ارمغان آورد ولیکن در ازای آن چیزی را به غارت برده که خوشبختی بسیاری از زنان در گرو است و آن وجود «همسر» و خانواده است.»
در اوایل دهه 1910، پیشروان حقوق زنان در امریکا کلمه «فمینیسم» را به فرهنگ لغات غربی وارد کردند و بدنبال ابداع این لغت، زنان معروف غرب بخصوص هنرپیشهها خود را به این صفت خواندند. در سال 1916 حزب ملّی زنان فعالیت خود را آغاز کرد. در راستای برقراری این برابریها در سال 1920 غرب به زنان جامعه، برگزاری مسابقات ملکه زیبایی میان دختران جوان را اهداء کرد و در مقابل، قانونگزاران، رهبران کارگری و کارفرمایی و حتی تعدادی از گروههای زنان، از قوانین و سیاستهای کارگری حمایت شدید کردند که در واقع طرفدار حفظ مشاغل مردان و حمایت از آنان و بیتوجه به حقوق زنان بود. تعداد پزشکان زن کمتر از سال 1910 شد که خود نشانگر سوق ندادن زنان به سوی علم و دانش بود و قوانین و مقررات ایالتی باعث شدند که هزاران زن از کار خود اخراج شده و دستمزد زنان پائینتر از مردان تعیین گردد که این خود نیز بیانگر فاصله زیاد بین شعارها و واقعیتهای موجود در جهان غرب است.
با انقلاب صنعتی، نهضتهای فمینیستی نیز فشار خود را در راستای اشتغال زنان در فعالیتهای صنعتی افزایش دادند بدون آنکه برای کانون خانواده و نقش حیاتی زن به عنوان همسر و مادر، برنامهای اندیشیده باشند. به نام آزادی زن و برابری او با مرد، جایگاه والای زن به عنوان مربّی جامعه لگدمال شد و ارزش اقتصادی به وقت و کار وی جانشین ارزش نقش تربیتی او گردید.
شاید در ابتدا این حرکت، ظاهری رضایتبخش و مؤثر داشت لکن اینک که دهها سال از تسرّی این حرکت در کشورهای جهان و بخصوص جهان غرب میگذرد، نشستهای عدیده بینالمللی و منطقهای در جهان در خصوص مسائل زنان همه و همه حاکی از نارضایتی زنان دنیا از دستاوردهای حرکتهای مذکور است.
در سند کنفرانس جمعیت و توسعه بعنوان جمعبندی مسائل دهه اخیر آمده است:
«تغییرات چشمگیری در وضعیت زنان در بسیاری از کشورها رخ داده است از جمله افزایش میزان تحصیلات، افزایش نیروی کار زن در مشاغل مختلفه، افزایش درآمد آنان و... لکن این تغییرات روند مثبتی را در وضعیت زندگی زنان ایجاد نکرده است. در بعضی از کشورها بدلیل عدم مشارکت همسران در مسئولیتها، زنان علاوه بر مشاغل بیرون از منزل، کماکان تمامی مسئولیتهای خانواده را نیز به دوش میکشند که این خود فشاری مضاعف بر دوش این جمعیت میباشد».
مراجع بینالمللی در ارائه الگوهای موفق جهانی برای زنان عاجز ماندهاند و در بسیاری از جوامع نه تنها زنان جایگاه و ارزش بالنسبه سنتی خود را از دست دادهاند، بلکه در فرآیند مبارزات جنسیتی تبدیل به موجوداتی بیهویت شدهاند که نه از روح لطیف و پرعطوفت زنانه آنها اثری باقی مانده و نه از دریای بیکران محبت مادرانهشان. شاخصهای اندازهگیری نقش زنان در دنیای امروز، میزان اشتغال، افزایش درآمد، آزادی در کنترل باروری، افزایش میانگین سن ازدواج و ... میباشد در حالیکه متر اصلی برای تعیین نقش واقعی زنان در جهان چیز دیگری است. ظاهرا مراجع بینالمللی فراموش کردهاند که شاخصهای انسان بودن و زن بودن، واحدهای اندازهگیری دیگری دارد. اگر متر مقایسه جهانی، شاخصهای تعالی انسانها بود دیگر جهان غرب سردمدار برگزاری اجلاسهای جهانی برای حرکتهای زنان دنیا نبود. به راستی که 50 سال تلاش شد تا شاخصها رنگ و بوی تعالی انسان نگیرند لکن از آنجا که انسان به فطرت خویش باز میگردد، پس از 50 سال تلاش دنیای غرب نظارهگر آن هستیم که موجی از اعتراضهای جهانی سندهای بینالمللی را مورد تهاجم قرار میدهد و نوید بیداری بشر به طرفداران حقانیت روحی تازه میبخشد. امید است بررسی برخی از شاخصهای انسانی و روند تغییرات آن در کشورهای غربی و مقایسه با وضعیت زنان در جمهوری اسلامی ایران بتواند زمینههای مثبتی را برای شناخت اهداف استعماری غرب در خصوص زنان ایجاد نموده و بار مسئولیتی متعهدین کشور را در قبال ضرورت تبیین هرچه بیشتر مبانی اسلامی در خصوص زنان، سنگینتر نماید.
1ـ امنیت اجتماعی زنان امنیت اجتماعی جوامع را اصولاً دو فرآیند اخلاق تحت تأثیر فرهنگ عامه و قوانین مدون حمایت میکنند. از دیدگاه اسلام زن، دارای کرامت است و ارزش معنوی او بسیار والاست. بر این معنا آیات بسیاری از جمله آیه 35 سوره احزاب، آیه 95 سوره آل عمران، آیه 124 سوره نساء، آیه 58 ، سوره نمل، آیه 23 سوره ملک، آیه 40 سوره حدید، آیات 67 و 68 سوره توبه، آیه 44 سوره روم، آیه 15 سوره جاثیه، آیه 23 سوره جن و آیه 36 سوره اسراء دلالت دارد. از این رو زن مسلمان از کلیه مواهب اجتماعی زندگی برخوردار بوده و میتواند در چهارچوب قوانین و موازین اسلام در تمام شئونات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فعالیت نماید و از امنیت اجتماعی لازم نیز برخوردار باشد. به گفته بسیاری از زنان اروپایی و امریکایی که در ایران ساکن بوده و یا مدتی را اقامت داشتهاند، امنیت اجتماعی موجود برای زنان در این کشور، غیرقابل تصور برای زنان غرب میباشد. زندگی در چنین فضای عاری از تنشهای اجتماعی ناشی از سوءاستفادههای جنسی از زنان برای بسیاری از زنان غرب جنبه آرمانی دارد.
دسته بندی | علوم سیاسی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 2667 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 133 |
هدف ازاین پژوهش بررسی جایگاه انرژی درسیاست خارجی چین در قبال جمهوری اسلامی ایران است .که در این پژوهش به بررسی اهمیت انرژی ، امنیت انرژی ،شکل گیری روابط متقابل کشورها بر اساس انرژی ، سیاست خارجی و جایگاه انرژی در آن و جایگاه انرژی در روابط کشورها بالاخص ایران وچین مورد بررسی قرار گرفت که با فرض این که انرژی در سیاست خارجی چین در قبال جمهوری اسلامی ایران به دلیل توسعه فزاینده اقتصادی ،رقابت های ژئواکونومیک با قدرتهای بزرگ و فرصت های به وجود آمده ناشی از تحریم های اقتصادی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران می باشد .
نتیجه ای که از این پژوهش بدست آمده است که سیاست خارجی چین در قبال ایران با تعدیلات و تغییراتی متناسب با اهداف خود و نوع کنش گری بازیگرانی همچون آمریکا به عمل آمده است، چینی ها تفکیکی در رابطه خود با ایران قائل هستند و آن هم این است که روابط تجاری و فناوری خود را با ایران گسترش دهند و به طور طبیعی این روابط پیشرفت کند .اما این پیشرفت به معنای آن نیست که روابط دو کشور در حوزه سیاسی و حوزه استراتژیک هم پیشرفت کند. بنابراین تا زمانی که فشارهای بیرونی از جمله قطعنامه های سازمان ملل و وضعیت موجود در روابط ایران و غرب وجود داشته باشد روابط ایران و چین در سطح سیاسی پیشرفت چندانی نخواهد داشت .
واژگان کلیدی:
انرژی- سیاست خارجی- تحریم- ایران – چین- جایگاه انرژی
فهرست مطالب
چکیدهز
فصل اولکلیات1
مقدمه2
1-1-اهمیت انرژی در معادلات جدید بین الملل3
1-2-بیان مساله:5
1-3-فرضیه ها :6
1-4-فرضیه اصلی :6
1-5-اهداف تحقیق:6
1-6- هدف کاربردی :6
فصل دوممبانی نظری7
2-1- چهارچوب نظری8
2-2- امنیت انرژی10
2-3- عمل گرایی و سیاست اصلاحات در چین20
فصل سومتاریخچه روابط27
3-1- روابط ایران و چین در زمان باستان28
3-2- روابط تاریخی دو کشور29
3-2-1- نام چین در متن های ایرانی29
3-2-2- نام ایران در متن های چینی30
3-2-3- روابط چین با ایرانی نژادان پیش از ارتباط با دولت مرکزی ایران30
3-2-4- نگاره ای از سفر چانگ چیان در غار موگای30
3-2-5- روزگار اشکانیان31
3-2-6- در روزگار ساسانیان32
3-2-7- تبادلات مذهبی میان دو کشور در دوره ساسانیان33
3-2-8- دوره خلافت اسلامی34
3-3- ارتباط ایران و چین قبل از انقلاب36
3-3-1- سطح روابط38
3-3-2- مواضع مشترک دو کشور در اصول کلی مسائل سیاسی بین المللی39
3-3-3- موارد افتراق دو کشور در اصول کلی مسائل سیاسی بین المللی41
3-3-4- چگونگی حمایت کشور چین از ایران در صحنه روابط بین المللی42
3-3-5- مسافرت هیئت های سیاسی بین دو کشور43
3-4- روابط ایران و چین بعد از انقلاب45
3-4-1- انگیزه های خوب و بد برای توسعه روابط45
3-4-2- تاریخچه روابط سیاسی46
3-4-3- سطح روابط47
3-4-4- مواضع مشترک دو کشور در اصول کلی مسائل سیاسی بین المللی47
3-4-5- موارد افتراق دو کشور در اصول کلی مسائل سیاسی بین المللی48
فصل چهارمسیاست خارجی چین و جایگاه انرژی در آن55
4-1- نگاهی به رهیافت سیاست خارجی چین56
4-2- دیپلماسی نفتی57
4-3- جایگاه انرژی در اقتصاد چین59
4-4- دغدغه های چین در زمینه امنیت انرژی62
4-5- دیپلماسی انرژی چین64
4-6-تدابیر امنیتی چین در زمینه انرژی67
4-7- راهکارهای چین برای کاهش آسیب پذیری در برابر این وابستگی استراتژیک68
4-7-1-متنوع سازی ورادات و توسعه ی همکاری با تولید کنندگان انرژی68
4-7-2-ایجاد ذخایر استراتژیک76
4-7-3-انعطاف پذیری سیاسی76
4-8-جمع بندی77
فصل پنجمجایگاه انرژی در روابط ایران و چین79
مقدمه:80
5-1- اهمیت انرژی در معادلات جدید بین الملل80
5-2- انرژی به عنوان متغیر اساسی در رشد کشورهای آسیایی80
5-2-1- نفت در برنامه آینده چین :81
5-2-2- گاز در برنامه آینده چین :82
5-2-3- لزوم توجه به امنیت انرژی در سیاست های آتی چین :82
5-3- ظریفیت های همکاری ایران – چین83
5-3-1- دو جانبه :83
5-3-2-چند جانبه :84
5-3-3- تولید امنیت :85
5-4- نگاهی کوتاه به سیاست های نفتی ایران87
5-5- سیاست نفتی ایران در مقابل چین90
5-6- انرژی و اهداف سیاسی و راهبردی ایران91
5-7- ایران و امنیت انرژی چین92
5-8-علت نزدیکی چین با خاور میانه و ایران93
5-9- محدودیت های چین در ارتباط با ایران96
5-10- کاهش حمایت سیاسی 97
5-11-جمع بندی98
فصل ششمنتیجه گیری پیشنهادات100
مقدمه101
5-1- نتیجه گیری102
6-2- پیشنهادات :112
منابع114
Abstract117
فهرست اشکال
شکل4-1- درصد انرژی مصرفی چین در سال 200959
شکل 4-2- واردات نفت در سال 2010(درصد)63
شکل 4-3- سرمایه گذاری های چین در بخش انرژی در سطح جهانی (میلیارد دلار) 67